آقای قالیباف! حد یَقِف شما کجاست؟
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۸۳۱۱
عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: واقعا آقای قالیباف باید چه کند که دست کم یک بار پایش به دادگاه باز شود. حداقل به عنوان مطلع. دست کم به عنوان ارائه پارهای از توضیحات. این که نمیشود.
اتهاماتی که در این چند ساله به ایشان وارد شد هر کدامشان برای خلع یک رئیس جمهور و فروپاشی یک نظام و از بین رفتن یک دستگاه سلطنتی کافی بود، اما ایشان انگاری مصونیت آهنین که چه عرض کنم بلکه مصونیتی الهی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قطعا ما هم این مقدار حالی مان میشود که چرا هربار که به اتفاقات بزرگ سیاسی نزدیک میشویم این اتهامات بیشتر و بیشتر میشود. این را هم میفهمیم که پشت همه این افشاگریهای مالی و اخلاقی و غیره، حتما و قطعا دستهایی در کار است که خیلی هم تمیز نیستند، اما به هر حال این ادعاها خیلی هم بی سند و مدرک مطرح نمیشوند. به نیات پشت پرده کاری نداریم.
اصلا همه این اسناد و مدارک توسط سیا و موساد منتشر شده اند، اما در اصل ماجرا که تفاوتی حاصل نمیشود. میشود؟ این که چند سال بعد از ماجرای سیسمونی گیت آقای قالیباف بگوید آیا خانواده آدم برود مسافرت گناه است، میشود پاسخگویی؟
به خدا ما هم زورمان میآید یکی مثل رائفی پور یقه آقای قالیباف را میگیرد و با آن لحن زننده و لمپنی حیثیت رئیس مجلس را زیر سئوال میبرد، اما خود کرده را تدبیر نیست. وقتی برای خودت شان و مرتبهای قائل میشوی و علیرغم همه دعاوی ات مبنی بر مردمی بودن و انقلابی بودن حاضر نیستی حتی یک بار به پرسشها و ابهاماتی که درباره تو مطرح شده اند پاسخ بگویی کار به همین جاهایی میکشد که نباید بکشد.
قالیباف درست میگوید نه مسافرت رفتن خانواده یک مسئول به ترکیه جرم است و نه تصمیم فرزند یک مسئول و اقدام او برای مهاجرت از کشور. چیزی که جرم است و شاید در هیچ کجای قانون هم نیامده باشد عدم صداقت با مردمی است که ادعای نماینده بودن آنها را داری.
نمیشود دم از انقلابی بودن بزنی و آقای هاشمی و خانواده اش را به اشرافیت متهم کنی و آن وقت خانواده ات برای خرید سیسمونی نوه نازنینت به یک کشور دیگر سفر کنند. خاطرات آقای هاشمی موجود است. صادقانه همه چیز را نوشته. حتی ماجرای تفریح خانوادگی شان را در عصر عاشورا. چیزی که شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید. اما هرچه هست زهد دروغین و ریایی در آن نیست و آن چه آقای هاشمی را در چشم خیلیها محترم جلوه داد همین پرهیز از زهد ریایی بود. منظور این که حتی در زندگی اشرافی آقای هاشمی!
چیزی به نام خرید سیسمونی برای نوه کاکل زری از خارج کشور دیده نمیشود. نمیشود که شما دم از مافیای قدرت و ثروت چهاردرصدی بزنی و خودت را در صف محرومان و مستضعفان تعریف کنی، اما سبک زندگی ات مردم را به یاد خاندان سلطنت بیندازد که فلان لباسشان را از فرانسه میآوردند و بهمان کفششان را از ایتالیا. نمیشود برادر من. نمیشود جناب سردارِکاپیتان. هر چیزی حدی و اندازهای دارد حتی نهان روشی. مردم هم این را خوب میفهمند و خیلی چیزها را به روی مبارکتان نمیآورند، اما شما ظاهرا چیزی به نام حدِ یَقِف ندارید.
بام تا شام علیه استکبار سخن میگویید و از جانبازی هاییتان برای این آب و خاک داستانها تعریف میکنید، اما پسرتان هم حاضر نیست در این سرزمین زندگی کند. در همین سرزمینی که پدرش آن را ساخته؛ و ماشاءالله چه انگیزهای هم دارد آقازاده برای رفتن از این آب و خاک. یعنی به هیچ قیمتی ول کن ماجرا نیست و این جور که پیداست تا دولت کانادا را به غلط کردن نیندازد دست از سرشان برنخواهد داشت.
آقای قالیباف! به خاطر خودتان هم که شده بی خیال شوید. هنوز هم هستند کسانی که شما را به عنوان یک مدیر کاری قبول دارند و معتقدند اگرچه به درد مجلس و دولت و این حرفها نمیخورید، اما از پس پروژههای عمرانی خوب برمی آیید. درست یا غلط بعضیها چنین تصوری از شما دارند. به همین حداقل اکتفا کنید و مابقی آبرویتان را به حراج نگذارید. تا همین جایش هم بس است.
اگر به قصد خدمت به خلق بوده که به اندازه کافی انجام داده اید. اگر برای هوس بوده که نه یک بار بلکه بارها و بارها طعم قدرت و ریاست را چشیده اید. اگر برای خدا بوده که فکر نکنم به حکم لا یکلف الله نفسا الا وسعها، بیش از اینها راضی به زحمت شما باشند. علاوه بر همه این ها، این جور که باد میآید و شاخه میجنبد رقبا یا دشمنانتان خیلی چیزها در چنته دارند و به این زودیها هم بی خیال شما نمیشوند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل آقای قالیباف آقای هاشمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۸۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رِندی پیمان معادی در «افعی تهران»/ اشکال این اتاق درمان کجاست؟
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته نهم اردیبهشت با حضور در برنامه «سینمازاویه» رادیو گفتوگو درباره سریال «افعی تهران» و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است. مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گی های شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم، اهمیت پیدا میکند.
وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستان ها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایران داستان های جنایی که استخوان دار باشند و تنه به کمدی نزنند زیاد نداشته ایم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در «افعی تهران» گفت: اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیت های مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیت های پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپین هایی تشکیل می شود که آدم ها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدم ها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مساله ای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
وی افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که کم عمق و کم دانش هستند و احساس مسؤولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود.
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
وی با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذاب تر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید در میان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک می شود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند. اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکش های زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: «افعی تهران» در بخش توجه به روان درمان گری موفق است اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولت شاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش (پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد اما علم آن را نداشته است. برای جذاب کردن درام هم مولفه های دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استانداردها و خط قرمزها می شد از آنها بهره برد.
کد خبر 6092348 عطیه موذن